منطق زیبای زینب (س)
11 بازدید
موضوع: الهیات و معارف اسلامی

حاکمان جبار و خودکامه برای قدرت نمایی حداقل دو کار انجام می دهند که اولی  سیاسی و نظامی  و  دومی فرهنگی است در فاز سیاسی با اصالت دادن به قدرت و غلبه نظامی، با عبور از اخلاق وهر ارزش انسانی به هر وسیله ای شده خودرا در ظاهر غالب جلوه می دهند ودر فاز فرهنگی کار خودرا با ربط دادن  باارزش های جامعه توجیه وتطهیر می کنند و خودرا محق جلوه می دهند .
با این احوال  است که ابن زیاد  قدرت پرستی که امام حسین ویارانش را به شهادت رسانده، خطاب به زینب (س)،گفت [کیف رایت صنع الله باخیک واهل بیتک ؟دیدی خدا با برادر وخاندات چه کرد ؟]
و اما زینب(س) این بانوی بصیرت آن عوام فریبی را  پاسخی داندان شکن داد ،[مارایت الاجمیلا من جز زیبایی ندیدم ](لهوف ص ۲۲۴)
این جمله پر معرفت  علاوه بر جواب کوبنده به آن نگون بخت ،عین ایمان و عرفان به حضرت حق است .
ابن زیاد  از آن گزافه گویی چند هدف داشت نخست از خود فرافکنی نموده و واقعه را به خدا و قضا گره زد دوم ظاهر کشته شدن حسین (ع) را پیروزی خود جلوه داد ‌ سوم این پیروزی را دلیل حقانیت خود بر شمرد و آن جمله درواقع متشکل از عناصر جاهلیت عربی و جاهلیت جدید  اموی بود. طبق فرهنگ جاهلی  (الحق لمن غلب ) هرکس در ظاهر غالب شد حق بااوست و طبق جاهلیت اموی جبر در عمل انسان حاکم است وهرچه رخ دهد جبر الهی است و انسان مسئولیتی ندارد .
درمقابل زینب (س) در پاسخ جمله ای تاریخی گفت که  شالوده منطق پوشالی اموی جاهلی را از هم پاشید زینب (س)در جواب فرمود : من جز زیبایی ندیدم.

 اگر زینب (س) می گفت من جز ظلم  تورا ندیدم زمان ومکان این فرصت را به او نمی داد که این را با توجه به غلبه فرهنگ جاهلی اموی که همه چیز با طرح نادرست قضا و قدر توجیه می کرد تبیین کند.
 اما  زینب (س) گفت من جز زیبایی ندید م ،زینب(س) به ابن زیاد  می گوید توی  ظاهر پرست  غلبه را با خود می بینی و با فریب خویشتن  خدا را  طرفدار خود جلوه می دهی و این ظاهر بینی و خود فریبی  ها از آن تو ودیگر ظاهر بینان اما من صادق ، باطن و حقیقت  را می بینم و دراین نگاه خدا را در کنار خود و  حسین (ع)  مسئولیت شناس و شهادت اورا را زیبا می بینم.
 تو در ظاهر بینی خیال می کنی وقتی ظاهر به نفع توست پس همه چیز علیه ماست و وقتی تو  احساس می کنی جهان به نفع تو رقم می خورد پس ما که دشمن توییم باید
فهم ما از جهان تیره و تار باشد  اما چنین نیست ما همچنان هستی را زیبا می بینیم. تو می توانی عزیزان ما را بکشی اما ایمان  و امید و معرفت ما را نه. تو نمی توانی  درک ما را از خدا و جهان خدا زشت سازی گرچه زشت ترین اعمال را علیه ما مرتکب شوی. این جاست که تو دچار تناقض می شوی چون دیده باطن بین تو کوراست اما ما در فهم وعملی استوار هم مسئولیت خودرا انجام می دهیم  و هم در انجام وظیفه هر چه پیش آمد را زیبا می بینیم . خدا هم  با ماست نه تو ؛چراکه که ما در به ظاهر تلخ ترین وضعیت، خدا و زیباییهایش را می توانیم درک کنیم و تودر اوج قدرت ظاهری  از این درک ها عاجزی.
این منطق متعالی زینب (س) همواره درتاریخ در مقابل جباران و قدرت پرستان مطرح می گردد کسانی  که ظاهر بینی و قدرت زدگی  چشم باطن بین آنان را کور ساخته است و غلبه ظاهری خود را به حقانیت خود تفسیر می کنند .اما عجز از دیدن زیبایی های الهی انسانی  به خاطر حجابی که با زشت کاری و ستمگری بر دیدگانشان   زده شده است ، حجتی قاطع در اثبات باطل بودن آنان است .