انواع حیات انسانی در قرآن
3 بازدید
موضوع: الهیات و معارف اسلامی

در قرآن در سوره عنکبوت از زندگي اخروي با عنوان حَيَوان به  معناي زنده تعبير شده است

وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ

و اين زندگي دنيا جز سرگرمى و بازي نيست و بي ترديد سراي آخرت ، همان زندگي است اگر اينان معرفت و دانش داشتند (عنکبوت /64) 

2- باتوجه به آيه قبل، حيات دنيوي انسان که مقابل حيات اخروي است  حيات خالص نيست به معناي اين که حيات وزندگي دنيوي مخلوطي از حيات ومرگ است .
لذا ما در دنيا هيچگاه تمام حيات را نمي چشيم بلکه لحظه لحظه وجود ما آميخته اي از زندگي ومرگ است واين که انسان دردنيا دربهترين شرايط دنيوي نيز احساس کمبود مي کند، بازگشت به همين دارد  که حيات انسان در دنيا همه اش زندگي وحيات نيست بلکه  جزء جزء آن با مرگ آميخته است

3-  درمقابل حيات دنيوي و حيات  اخروي ،حيات جهنّم مطرح است که نه زندگي ونه مرگ است

إِنَّهُ مَن يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى

مسلماً كسي كه گنهكار به پيشگاه پروردگارش بيايد ، دوزخ براي اوست كه در آن نه مى  ميرد و نه زندگي مى  كند .(طه/74)
4-  باتوجه به آنچه گفته شد انسان چند نوع حيات را مي تواند تجربه کند اول حيات  دنيوي که مخلوط به مرگ است دوم حيات اخروي که حيات محض موقت است سوم حيات جهنّمي که برزخ بين مرگ وحيات است وچهارم حيات بهشتي که حيات خالص ابدي است .
درواقع انسان با ورود به ساحت قيامت حيات محض را تجربه مي کند و دراين تجربه مومن و کافر مشترکند؛ اما بعد از حسابرسي براي مومن حيات خالص ابدي مي شود و از کافر حيات محض گرفته مي شود و وارد برزخ بين حيات ومرگ مي شود .

5- در قرآن از مرگ به يقين ياد شده است

وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ

و پروردگارت را تا هنگامى كه تو را مرگ بيايد ، بندگي كن .(حجر/ 99)

واز نکات قبل سرّ اين موضوع روشن مي شود چراکه بامرگ هم مومن وهم کافر در قيامت وآغاز حيات اخروي حيات محض را تجربه مي کنند ويقين يعني همان تجربه حيات محض وشکّ در دنيا بازگشت به درک حيات ناقص دارد وکسب يقين در دنيا از دشوارترين کارهاست که بايد از سطح حيات دنيا فراتر رفت .